مادرانه

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
بر مزاری نشست و پیدا شد،
حس پنهان مادر و فرزند
خاطرات از نگاه او جاری
در دلش داغ و بر لبش لبخند
ناگهان در دلش غمی حس کرد
زیر و رو شد زمان، زمین لرزید
لحظه‌ای پلک‌های خود را بست
جنگ را در مقابلش می‌دید
دو جوان شهید آوردند
بغض مادر شکست در خیمه
تا که شرمنده‌اش نباشد عشق
نه! نیامد، نشست در خیمه
لحظه‌ای بعد در دل دشمن
نوجوانی به روی خاک افتاد
نام او را در آسمان می‌دید
گرچه از گردنش پلاک افتاد
قبرها را یکی‌یکی می‌شست
قطره‌قطره نگاه آرامش
دیدن عکس‌ها به او می‌داد
خبری از شهید گمنامش
ام الشهداءحمید و محمود مختاربند بر مزار همسر و فرزندان شهیدشان
#مادران_شهدا_کوه_صبر
#مادران_شهدا_آیه_های_ایثار
#مادران_آسمانی
#مادران_شهدای_مدافع_وطن_و_حرم_آل_الله
#مادران_منتظر_شهدا
#مادران_شهدا_ادامه_دهنده_راه_حضرت_ام_البنین_س
#مادران_شهدا_شرمنده_ایم
#مادران_رفقای_شهیدم
#مادر_رفیق_شهیدم_حسن_حسن_زاده_سرای
#حسن_ختام_عاشقی
دیدگاه ها (۰)

شهدا

پنجشنبه های دلتنگی

شهیدان

سرداران عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط